به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق

ساخت وبلاگ
بیشتر از چهارده سال از جدایی ما می گذرد. هیچ وقت فکر نمی کردم آن جدایی، همیشگی باشد. تو حتی اجازه ندادی تا برای آخرین ببینمت و تو را در آغوش بگیرم. حسرت آخرین آغوش و آخرین بوسه همیشه در دلم مانده و خواهد ماند. من چندسالی است که وارد دهه چهل زندگی شده ام و هیچ امیدی به دوباره دیدنت ندارم. به گمان خیلی، دهه 30 زندگی بهترین سالهای عمر یک انسان است. اما افسوس که این سالها برای من بدون تو سپری شد. چه آرزوهایی که با تو داشتم و همگی بر باد رفت. نمی خواهم گناه این ناکامی را به گردن تو بیاندازم، چرا که اکنون به این تجربه رسیده ام که بزرگترین مقصر در ناکامی یک انسان، خودش هست و در مواردی هم که شرایط دلیل اصلی ناکامی باشند، هیچکس را نباید سرزنش کرد. من همه شرایط را برای بدست آوردن تو داشتم ولی آگاهی و تجربه لازم را نداشتم. حتی به اندازه یک نوجوان امروزی نمی دانستم که چگونه باید عشق خود را حفظ کنم و برای آن بجنگم.سعیده نازنین، شاید عشق بین ما برای تو فقط یک تجربه احساسی زودگذر بود، اما برای من یک قدرت عظیم احساسی بود که هنوز هم قلب من را به تپش وا می دارد. هیچوقت نتوانستم فراموشت کنم و فراموش هم نخواهم کرد. در این سالها حتی روزی نبوده که به یاد تو نباشم و یاد آن خاطرات مشترک به سراغ من نیاید. بدبختانه یا خوشبختانه نه عکسی از تو دارم و نه نشانی تو را دارم. تنها یادگاری تو، یک ساعت مچی است که چهارسال پیش از کار افتاد ولی هنوز هم آن را نگه داشته ام. هنوز هم بوی عشق تو را می دهد و من را به یاد دیدارمان در آن کافی شاپ می اندازد.زندگی من پس از تو با فراز و نشیب های زیاد و انتخاب های اشتباهی همراه بود. بعد از تو دیگر رویایی ندارم. اگرچه مثل همه انسان ها هدف های کوچک و بزرگی در زندگی دارم ولی به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sahartabar بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 15:59

در ابتدای عاشقی، نوعی جنون و دیوانگی تو را گرفتار خود می‌کند.مانند زلزله تو را می‌لرزاند و سپس آرام می‌شود.زمانی که آرام گرفتی، باید تصمیم بگیری.باید تصمیم بگیری که آیا واقعاً ریشه‌های شما چنان به هم گره خورده است که نتوانید با هم نبودن را تصور کنید؟قسمت واقعی عشق، همین است.عشق، حبس شدن نفس در سینه با دیدن یا شنیدن معشوق نیست.هیجان نیست.آرزوی هر لحظه هم‌آغوشی نیست.بیدار نشستن شبانه با رؤیای بوسه‌باران کردن تن معشوق نیست.خشمگین نشوید. اما اینها عشق نیست.عشق آن احساسی است که وقتی زلزله‌ٔ عاشقی به پایان رسید، در ما باقی می‌ماند.هیجان‌انگیز نیست. می‌دانم. اما واقعی است. بخشی از کتاب ماندولینِ کاپتان کورلی اثر لویی دو بِرنیه + نوشته شده در پنجشنبه پنجم اسفند ۱۴۰۰ ساعت 10:36 توسط بی نشان  |  به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sahartabar بازدید : 60 تاريخ : شنبه 25 تير 1401 ساعت: 17:31

دید مجنون را یکی صحرا نورددرمیان بادیه بنشسته فردکرده صفحه ریگ و انگشتان قلممی زند با اشک خونین این رقمگفت ای مجنون شیدا چیست اینمی نویسی نامه بهر کیست این؟گفت مشق نام لیلی می کنمخاطر خود را تسلی می کنمچون میسر نیست با ما کام اوعشق بازی می کنم با نام اوبرداشتی از شعر جامی + نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۰ ساعت 21:20 توسط بی نشان  |  به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sahartabar بازدید : 90 تاريخ : شنبه 25 تير 1401 ساعت: 17:31

کاش میدانستیغنچه های گل سرخاز دوری خورشید غمگین می شوند...!و نیمکت کهنه ته باغدر سکوتی تلخجاده را به نظاره نشسته...!بوی باراندر گوش درخت پیر فریاد می کند:"که گذر روزگاربهار دیگری در دفتر سرنوشت برایت رقم زده...!"انگار این بهار بوی غربت میدهد..!کاش می دانستمالان دستانت در دست کیست؟کاش می دانستم...ولی نه...کاش فقط می دانستیوقتی نیستیتنها نسبتم با بهارهمین حال و هوای بارانیست..!شاعر: علیرضا رضازاده  + نوشته شده در سه شنبه دوم فروردین ۱۴۰۱ ساعت 11:43 توسط بی نشان  |  به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sahartabar بازدید : 107 تاريخ : شنبه 25 تير 1401 ساعت: 17:31

بهار آمد بهار من نیامد
گل آمد گل عذار من نیامد

برآوردند سر از شاخ، گل ها
گلی بر شاخسارمن نیامد

چراغ لاله روشن شد به صحرا
چراغ شام تار من نیامد

جهان را انتظار آمد به پایان
به پایان انتظار من نیامد

همه یاران کنار از غم گرفتند
چرا شادی کنار من نیامد

چه پیش آمد در این صحرا که عمری
گذشت و شهسوار من نیامد

سر از خواب گران برداشت عالم
سبک رفتار، یار من نیامد

به کار دوست طی شد روزگارم
دریغ از من به کار من نیامد

شاعر: مشفق کاشانی

 

به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق...
ما را در سایت به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sahartabar بازدید : 69 تاريخ : جمعه 29 فروردين 1399 ساعت: 15:00

قهرمان
گاهی زنیست که پایِ همه یِ حرف هایِ
پشت سرش ایستاده و برایِ عشقش می جنگد...
گاهی مردیست که تنها و یک تنه با همه می جنگد تا به معشوقه اش برسد...
برایِ عشقتان بجنگید،
قبل از اینکه دیر بشود،
اگر ادعایِ دوست داشتن دارید
برای تصرفِ مساحتِ پیراهنش ،
برایِ مرزِ حلقه یِ آغوشش بجنگید،
دفاع از حقتان برایِ عشق
دفاعِ مقدسی ست...

سحر رستگار

 

کاش این حرفها را ۱۲ سال پیش، یک نفر به من گفته بود

به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق...
ما را در سایت به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sahartabar بازدید : 74 تاريخ : جمعه 29 فروردين 1399 ساعت: 15:00

روزهایـی کـه بـی تـو می گـذردگـرچه بـا یـاد تـوست ثـانـیه هـاشآرزو بـاز می کـشد فـریـاد:در کـنار تـو می گـذشت٬ ای کـاش!فریدون مشیریدیروز یکی از دوستانم از عشقی سخن می گفت که روی کاغذ نتیجه آن شکست بود به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sahartabar بازدید : 83 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 6:14

تو نیستی که ببینیچگونه عطر تو در عمق لحظه‌ها جاری‌ است!چگونه عکس تو در برق شیشه‌ها پیداست!چگونه جای تو در جان زندگی سبز است!هنوز پنجره باز است.تو از بلندی ایوان به باغ می‌نگری.درخت‌ها و چمن‌ها و شمعدا به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sahartabar بازدید : 78 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 6:14

ای کاش این روزها کنار هم بودیمدر هجوم هیولای بیماریزیر غبار مرگدر پناه هم به تولد می اندیشیدیمزیر سایه دروغ و ناجوانمردیدر آغوش هم، عشق می ورزیدیم به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sahartabar بازدید : 74 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 6:14

در لعل لبت قند و عسل کرده ای پنهان دیوانۀ دردانۀ دیوانه پسنداندیوانه شدم بس که تو دل می بری ای یار از گوشه ی چشم تو غزل می چکد انگاریک شهر شده دلدادۀ موهای بلندتجذاب ترین جاذبه شهر شده خنده اتآنقدر نخ به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه فرا رسیدن پنجم اسفند، روز سپندارمزگان؛ روز عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sahartabar بازدید : 87 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 18:30